مصاحبه با Bob Koca استاد تخته نرد
باب کوکا یک بازیکن تخته نرد شرطی با پول واقعی و استاد ریاضیات اهل بالتیمور، مریلند است که برای اولین بار در سال ٢٠١٠ در لیست حرفه اى هاى تخته نرد قرار گرفت. در این مصاحبه، باب نظرات خود را سخاوتمندانه با خوانندگان به اشتراک می گذارد.
بیوگرافی خود را توضيح مى دهيد؟
من در کلیولند به دنیا آمدم اما در یک سالگی به همراه خانواده به منطقه شیکاگو نقل مکان کردم. زمانی که من ١١ ساله بودم به شمال غربی پنسیلوانیا نقل مکان کردیم و تمام افراد خانواده، شامل ٣ برادر و ٢ خواهر، از آن زمان در آنجا بودند. من مدرک رياضيات B.S را ازCarnegie Mellon در سال ١٩٨٨ و مدرک Ph.D در تحقیقات عملیاتی را از کرنل در سال ١٩٩٤ گرفتم.
چگونه با تخته نرد آشنا شدید؟
من در سال ١٩٧١، زمانی که پنج ساله بودم، بازى تخته نرد را از پدرم یاد گرفتم. این یکی از بازی های زیادی بود که در کودکی انجام دادم. در سال ١٩٨٩ زمانی که یکی از دوستان به من پیشنهاد داد که FIBS (اولین سرور تخته نرد اینترنتی) را امتحان کنم، به طور منظم بازی را شروع کردم. من اولین تورنمنت خود را در آن سال در سال ١٩٩٤ در پیتسبورگ انجام دادم و آخرین شانس را در بخش آزاد کسب کردم. بعد از چندین تورنمنت غیرنقدی، در سال ١٩٩٥، در یک تورنمنت در سطح متوسط بازی کردم. در سطح متوسط برنده شدم و از آن زمان بازیکن آزاد هستم.
مسابقات یا نوع بازی مورد علاقه شما چیست؟
من ترجیح می دهم مسابقاتی را انجام دهم، با ملاحظات استراتژیک وابسته به امتیاز آنها که دائماً در حال تغییر هستند. بهجای چائوتس ترجیح میدهم هدزآپ بازی کنم. من واقعاً نمیدانم که چرا بسیاری از بازیکنان دوست دارند در چائوتس بزرگ باشند و در واقع فقط در يک سوم زمان بازی میکنند.
برای مسابقات من سبک سوئیسی را دوست دارم. برخی بازی ها ٩ امتیازی هستند، اما به نظر من بهتر است بازی های ٧ امتیازی انجام شود و سپس با زمان ذخیره شده، یک یا دو دور اضافی انجام شود.
جالب ترین یا هیجان انگیز ترین برد شما چه بود؟
در سال ٢٠٠٨ اولین سفرم را به اروپا انجام دادم و با ١٥٥ شرکت کننده در جام ریویرا قهرمان شدم. ترکیبی از حضور در اروپا برای اولین بار، فیلمبرداری مسابقات برای پخش بعدی، و شکست دادن یک بازیکن مشهور (گاس هانسن) در DMP در فینال، آن را سرگرم کننده و هیجان انگیز کرد.
دوست دارید چگونه تغييرات بازی را ببينيد؟
من دوست دارم روند اخیر تورنمنت های بیشتری که نیاز به برگزاری مسابقات دارند ادامه یابد. ساعتها تضمین میکنند که مسابقات به خوبی اجرا میشوند، شرایط مسابقه را منصفانهتر میکنند و مکانیک بازی را بهبود میبخشند. (با یک جفت تاس، هیچ تاس تکان نمی خورد در حالی که شما فکر می کنید، و تقریباً هیچ بحثی در مورد چرخش تاس ها نشده است.)
مایلم در تورنمنت های بیشتری از بهترین سه مسابقه ٧ امتیازی در مقایسه با یک مسابقه طولانی استفاده کنم. محاسبات الو نشان می دهد که شانس برنده شدن افراد ضعیف قابل مقایسه است، بنابراین این واقعاً یک عامل نیست بلكه من فکر می کنم اين فقط یک مسابقه جالب تر است.
برخی از افراد راههایی را برای افزایش سطح مهارت با ایدههایی مانند تغییر موقعیت شروع، یا الزام این که اولین حرکت بهمنظور کاهش شانس برنده شدن در اولین رول و منجر به بازیهای موقعیتی طولانیتر باشد، پیشنهاد کردهاند. اما اگر بازیها طولانیتر باشند، ممکن است مهارت در هر بازی بیشتر باشد، ولى مهارت در هر زمان ممکن است یکسان باشد. همچنین شانس ممکن است فقط به حرکات بعدی منتقل شود. دیگران پیشنهاد کردهاند که برای تصمیمگیری در مورد مسابقه، به نرخ خطا یا نرخ عملکرد محاسبهشده ربات نگاه کنید، اما این رویکرد مشکلات زیادی دارد. اگر کسی می خواهد آن مسیر را طی کند، پیشنهاد می کنم به جای آن از نتایج کاهش واریانس استفاده کند.
چه توصیه ای به بازیکن جدیدی دارید که می خواهد روزی بازیکن برتر شود؟
خیلی چیزها اما مهمتر از همه این است که نگرانی در مورد شانس نداشته باشد، زیرا اين موضوع انرژی ذهنی را در طول مسابقه از بین میبرد و همچنین حواس را از نگاه کردن به گذشته و رفع خطاهای بازی پس از مسابقه منحرف میکند.
چگونه برای مسابقات آماده می شوید؟
در مدت اخير، من یک گروه اصلی از موقعیت های مرجع دارم که بررسی آنها چند ساعت طول می کشد که معمولاً روز قبل یا صبح یک تورنمنت را مرور می کنم. در طول سال تحصیلی در بحثهای bgonline.org/forums شرکت میکنم. در طول تابستان زمانی که در مقابل XG (EXtreme Gammon) تمرین میکنم و سپس اشتباهاتم را بررسی میکنم، فرصتها را مطالعه میکنم و سایر موقعیتهای مرجع را مطالعه میکنم، زمان بسیار بیشتری دارم.
در چند ماه گذشته چیزی یاد گرفتم. در طول تابستان زیاد بازی نکردم اما زمان زیادی را صرف مطالعه موقعیت های مرجع کردم. وقتی دوباره بازی XG را شروع کردم، به طور قابل توجهی بدتر از قبل از شروع تابستان بودم. زمان تمرین من اکنون به سمت بازی کردن XG بیشتر تنظیم شده است و سپس وقتی به اشتباهات نگاه می کنم و به این فکر می کنم که چگونه می توانستم از موقعیت های مرجع موجود خود بهتر استفاده کنم به جای تلاش برای یادگیری موقعیت های مرجع بیشتر.
آیا نکات یا استراتژی خاصی دارید که فکر می کنید واقعا به بازی شما کمک کرده است؟
در صورت نیاز، من می توانم چیزها را به طور موثرتر و سریعتر از بسیاری از بازیکنان محاسبه یا تخمین بزنم. این شامل مواردی مانند شمارش پیپ، محاسبات ارزش برابری و تجزیه و تحلیل یک لایه یا حتی دو لایه است. به نظر من برخی از بازیکنانی که در آن زمینه ضعیف هستند تمایل دارند آن را بپذیرند، اما مانند سایر بخش های بازی، می توان با تمرین آن را بهبود بخشید.
چه برنامه ای برای برگزاری مسابقات امسال دارید؟
تابستان گذشته در ژاپن بودم و مسابقات اروپایی را از دست دادم. من قصد دارم سال آینده در رویدادهای ABT و مسابقات تابستانی اروپا فعال تر باشم.
١٠ سال بعد خود را در تخته نرد کجا می بینید؟
امیدوارم تا آن زمان کتاب تخته نرد را که در ١٠ سال گذشته در ذهنم بود تمام کرده باشم. بسیاری از آن از نظر سبک شبیه به مطالب ریاضی کتاب های کلینمن خواهد بود.
رویداد جانبی مورد علاقه شما یا شکل جایگزین تخته نرد چیست؟
من از مسابقه تخته نرد به عنوان یک رویداد جانبی لذت می برم. در مورد فرم های جایگزین، من فقط تخته نرد معمولی را دوست دارم.
به نظر شما برای مشاهده رشد بازی در ایالات متحده چه چیزی لازم است؟
بسته به روحیه ام در هر روز ممکن است یکی از پاسخ های زیر را بدهم:
تلویزیون
افراد مشهوری که در مسابقات جدی بازی می کنند.
رشد به سمت بالا از باشگاه های محلی به ویژه آنهایی که در سطح دانشگاهی هستند.
واژگونی کامل فرهنگ اکثریت. خیلی ها فقط نمی خواهند فکر کنند. برای مثال فقط به محبوبیت تلویزیون نگاه کنید.
چند ساعت در هفته تخته نرد بازی می کنید؟
به غیر از مسابقات، در طول سال تحصیلی حدود پنج ساعت در هفته در DailyGammon بازی میکنم، حدود پنج ساعت در هفته انجمنهای تخته نرد را مطالعه میکنم و حدود ١٠ ساعت در هفته فعالیتهای تمرینی دیگری را انجام میدهم. در طول تابستان، سایر فعالیت های تمرینی تا حدود ١٠ تا ١٥ ساعت در هفته افزایش می یابد.
در مورد استراتژی شما برای کاهش دادن ساعت به ١٠ ثانیه چطور؟ جریان چيست؟
این معمولاً زمانی است که آخرین بازی در DMP بود. اگر به طور بالقوه بازی دیگری بعد از من وجود داشته باشد، احتمالاً بیش از ١٠ ثانیه باقی مانده است. من فقط می خواهم بهترین بازی را که می توانم انجام دهم و اغلب چیزهایی برای در نظر گرفتن یا محاسبه دارم. برخی میخواهند مطمئن شوند که در صورتی که مسابقه به DMP برسد، زمان زیادی باقی مانده است و فکر میکنند که بازی مهمترین بازی خواهد بود. من آن استدلال را ناقص می دانم. اگر استفاده از مدتی قبل باعث می شد که بازی قبلی را تغییر دهید، ممکن است اصلاً به DMP نرسیده باشید. روش دیگر این است که اشتباهاتی که در اوایل مسابقه انجام می شود می تواند به همان اندازه بد باشد که در DMP انجام می شود، شما در آن زمان نمی دانستید.
فرض كنيد برای یک مسابقه ١١ امتیازی ٢٢ دقیقه فرصت دارید. حداکثر تعداد بازی ها ٢١ بازی است و بنابراین برخی ممکن است فکر کنند که برای هر بازی حدود ١ دقیقه زمان اختصاص دهند. اما اگر این مدت طولانی نشود، زمان زیادی برای شما باقی می ماند. احتمالاً برخی از زمان هايى که قبلاً می خواستید برای یک تصمیم مهم استفاده کنید. به جای صرفه جویی در زمان برای یک تصمیم سخت بالقوه در DMP، نترسید که کمی از بودجه عقب بیفتید تا در مورد یک تصمیم سخت فکر کنید. شانس خوبی وجود دارد که این مسابقه بسیار کوتاهتر از 21 بازی باشد. اگر بعداً منجر به فشار زمانی شد، با آن مقابله کنید.
بعضی ها آنقدر نگران مواجهه با فشار زمانی هستند که مطمئن می شوند هرگز کمتر از ٢ دقیقه پيش نروند. اگر این فکر شماست، پس فقط دو دقیقه زودتر خود را تحت فشار زمان قرار می دهید. چند مسابقه تمرینی را در DMP یا کرافورد ١ خارج از خانه و ٢ بازی خارج از خانه انجام دهید، مثلاً فقط ٣٠ ثانیه باقی مانده است، قبل از اینکه در یک مسابقه مسابقات به خودتان اجازه دهید در چنین موقعیتی قرار بگیرید.
به غیر از تخته نرد، سرگرمی ها یا علایق دیگر شما چیست؟ آیا حقایق جالبی در مورد شما وجود دارد؟
من فریزبی نهایی بازی می کنم. من در تیم دانشگاه کرنل بودم و دو بار در مسابقات قهرمانی کالج ملی به چهار تیم نهایی راه یافتم. من اکنون در تیم استادان بزرگ بالتیمور (٤٠ سال به بالا) بازی می کنم.
من از موسیقی لذت می برم. به خصوص جاز، راک کلاسیک و گیتار کلاسیک. علاوه بر مدرک ریاضی، مدرک موسیقی گیتار کلاسیک دارم.
من در چند سال اخیر زیاد سفر کرده ام و سعی می کنم مهارت های زبان خارجی خود را بهبود بخشم. یکی از تکنیکهای فوقالعاده اى هنگام تماشای نمایشی در ژاپن کشف کردم که به زبان آلمانی اما با زیرنویس ژاپنی بود. فهمیدم که از این طریق می توانم دو زبان را همزمان یاد بگیرم.
از سپتامبر ١٩٩٧ تا دسامبر ١٩٩٩ من یک داوطلب سپاه صلح در کنیا بودم. در یک دبیرستان روستایی ریاضی و فیزیک تدریس کردم.
واقعاً به جز تخته نرد در چه چیزهایی مهارت دارید؟
من در ماشینم یک ساز موسیقی اختراع کردم. جعبه بین دو صندلی جلو را با سکه پر کردم. بسته به نحوه ضربه زدن، می تواند مانند یک درام تله یا تام تام درام صدا کند. باز کردن و بستن آن به روشهای مختلف میتواند جلوههای صوتی دیگری بدهد. فکر می کنم یکی از بهترین های جهان در بازی کردن آن هستم.
همچنین فکر می کنم در سوت زدن خیلی خوب هستم. من همراه با موسیقی سوت مى زنم برخی موافقند من خوبم اگرچه دیگران به آن اهمیت نمی دهند.
اکنون کجا زندگی می کنید و برنامه های آینده شما چیست؟
من در حومه بالتیمور، MD زندگی می کنم. من واقعاً براى بيشتر از ١٠ سال برنامهریزی نمیکنم زیرا اتفاقات بیش از حدى وجود دارد که ممكن است پيش بيايد.
قهرمانان شما در تخته نرد چه کسانی هستند – افرادی که به خاطر بازیشان یا به دلایل دیگر به آنها احترام می گذارید؟
قهرمانان من در تخته نرد کسانی هستند که به من کمک کرده اند پیشرفت کنم. دیوید مونتگومری و کریس یپ زمانی که من برای اولین بار به طور جدی تر بازی کردم، شرکای تحصیلی بودند. کتاب های پل مگریل، دنی کلینمن، کیت وولسی و والتر تریس بسیار مفید بودند. پستهای انجمن و گفتگو با نیل کازاروس، جان اوهاگان و استیک رایس نیز بسیار مفید بوده است.