معرفی بازی آنلاین Rage 2
قبل از انتشار بازی RAGE 2 بسیاری از پلیرها انتظار نمرات بسیار بالا از این بازی داشتند. البته بازی خشم 2 تا به اینجا فروش خوبی داشته و بازتاب های مردم هم نشان از علاقه شان به این بازی دارد. از سال 2011 که نسخه اول این بازی منتشر شد و نتوانست بازخوردهای قابل قبولی کسب کند، شرکت های بتزدا ( Bethesta )، آوالانچ ( Avalanche )، ایدسافتور ( Id Software ) راه های طولانی را طی کرده اند. در ادامه با نقد و بررسی بازی ریج 2 همراه شما عزیزان هستیم.
فهرست محتوا
گیمرها انتظار انتشار Rage 2 را نداشتند
پس از اینکه بازی سگ های خفته ( Sleeping Dogs ) منتشر شد، میان جامعه گیمر بسیار محبوب شد و تا همین 2 سال قبل همگی منتظر اعلام رسمی تاریخ انتشار نسخه دوم این بازی بودند که ناگهان و در اقدامی غیر منتظره، در E3 امسال، خبر از ساخت نسخه دوم بازی Rage دادند. البته شرکت اید سافتور احیای این نسخه را مدیون شرکت بتزدا و مخصوصا آوالانچ که سابقه درخشانی در ساخت بازی های جهان باز دارد، است. شرکتی که سابقه ساخت سری بازی های Jast Cause و Mad Max را در کارنامه دارد.
صادقانه بخواهم بگویم، چیزی که باعث تضاد در نقاط قوت بازی، لذت بازی و همچنین باعث از دست رفتن پتانسیل بازی شده است، جهان بزرگ اما در عین حال بی هدف آن است. البته خود سازندگان بازی نیز به آن اعتراف کرده اند و گفته اند چیزی از جهان باز نمی دانند و حتی این بهترین بازی اوپن وردی است که تا به حال ساخته اند. شاید اصلا دلیل همکاریشان با استودیو آوالانچ، همین کسب تجربه در زمینه ساخت بازی های اوپن ورد بوده باشد. البته از لذت گان پلی و کشت و کشتار در این بازی نمی توان گذشت، خیلی از منتقدان زمانی که نمره های این بازی منتشر شد، گان پلی این بازی را به بازی محبوب Doom تشبیه کرده اند.
نگاهی به داستان بازی Rage 2
ژنرال مارتین کراس ( آنتاگونیست و شخصیت منفی بازی )، لشکری بسیار قدرتمند را فرماندهی می کند و تسلط بسیار بالایی بر شهرهای منطقه دارد. مارتین کراس به شهر واین لند حمله می کند و تمامی تکاور
های آنجا که عضور گروه Ranger هستند را قتل عام می کند و تنها یک تکاور را زنده نگه میدارد، آن هم شما هستید. نام شما واکر ( Walker ) است. صرف نظر از اینکه شخصیت خودتان را زن یا مرد بسازید، این نام، نام شماست. در این بین کسی قصد کمک به شما را دارد تا بتوانید قدرت را از ظالمان بگیرید و دیگر چیزی به نام قدرت، در این دنیای بیهوده وجود نداشته باشد. کسی به شما کمک می کند که مسئول پروژه سری Dagger است. او کاری می کند که خشم شما بر ظالمان چیره شود.
داستان بازی به هیچ وجه پیچیده نیست و حول نابودی ظالمان می چرخد، به همین سادگی. در اول بازی شما چند ماموریت به دست می آورید و پس از آن به حال خود رها می شوید تا عملیات نابودسازی را شروع کنید. پس از چندین ساعت بازی، بازیکن وظیفه انجام آخرین ماموریت را دارد. در این بازی که پتانسیل بسیار بالایی داشت و گیم پلی لذت بخشی دارد، متاسفانه استودیو آوالانچ عملکردی مشابه Jast Cause 4 را در پیش گرفت. در این بازی همانند Jast Cause 4 که هردو هدفشان مبارزه با مستبدان است، احساس هیچ تنشی نمی کنید، حتی در بازی Rage 2 که بازی در آخرالزمان در جریان است و توقع چیز دیگریست.
شخصیت پردازی خشک
به همانند دیگر بازی های استودیو آوالانچ، شخصیت پردازی شخصیت اصلی بازی، بسیار خشک صورت گرفته است، چه برسد به شخصیت های فرعی بازی. جهان بازی مانند سدی است که هیچ آبی در آن
وجود ندارد، همینقدر بدون جزئیات و خشک. می رسیم به دیالوگ های بازی، دیالوگ های بازی بسیار بسیار ضعیف هستند، انگار که یک آدم ناشی آن ها را نوشته است. ظاهرا استودیو بازیسازی بتزدا در این زمینه که خود بسیار پیشتاز است، نتوانسته کمکی به آوالانچ و ایدسافتور کند. فکر می کنم اگر هرکس دیگری جای نویسنده دیالوگ ها بود، بهتر عمل می کرد.
عملکرد ضعیف در کنسول ها
بازی در کنسول ها بسیار ضعیف عمل کرده، به حدی که می توان گفت با یک بازی نفرت انگیز در کنسول ها روبرو هستیم! تکسچرها، نورپردازی ها و رنگ بندی ها در کنسول بسیار بد است، مخصوصا رنگ بندی
پر زرق و برق که ما را یاد موسیقی پاپ می اندازد! در نقاطی از بازی می رسید که با خود می گویید، من اصلا به این بازی احساس خوبی ندارم و از آن لذت نمی برم؛ درست است که دنیای بازی با محتویات آن تناسب ندارد، اما از خیلی از بازی های امروز که با تبلیغات وسیع می آیند و موفق نمی شوند، بهتر عمل کرده است. در ریج 2، شما درد را حس نمی کنید، به راحتی هرچیزی را که بخواید به دست می آورید. فعالیت های
مختلفی در بازی وجود دارد که می توانید انجام دهید. مانند شکار برای ارتقاء بخش Ark، پاکسازی پایگاه های دشمن، نابودی Carvan ها و ورود به مسابقات مختلف وجود دارد. این فعالیت ها برای کسانی که
علاقه مند به بازی های این سبک هستند، بسیار شیرین و لذت بخش هستند و آن ها را راضی نگه می دارد. پس آنطور هم که گفته شد دنیای بازی خالی نیست، اما اگر از این پتانسیل به درستی استفاده می کردند
قطعا موفقیتشان تضمین شده بود.