روانشناسی تخته نرد مقاله اى از بارکلی کوک و جون بردشاو

دلایل زیادی برای فوق العاده بودن تخته نرد وجود دارد، اما به ویژه یک جنبه از بازی آن را منحصر به فرد می کند. هیچ بازی دیگری شامل مهارت نیست که در آن مبتدی پس از مدت کوتاهی به سطحی برسد که در آن شانس مشخصی برای غلبه بر دیگران داشته باشد، هرچقدر هم که حریف خوبی باشد. این یک خطرى برای بازیکن باتجربه است، یک مزیت بزرگ برای بازيكن مبتدى است و هیجان را برای بازيكنان و شرکت کنندگان اضافه می کند. قوانین بازی ساده هستند، اجرای آنها یک هنر است. این اصل فراگیر تخته نرد است. با این حال، این سادگی ظاهری بازی است که بزرگترین جذابیت آن است. تقریباً هرکسی می تواند ٦٠ درصد حرکات را در یک هفته بیاموزد و ما کسی را نمی شناسیم که باور نداشته باشد که او در واقع بازی را در چند روز ياد گرفته است. اما تخته نرد آنقدر ظریف است که ممکن است یادگیری همه چیزهایی که می توان در مورد آن دانست، غیرممکن باشد. یکی از بازیکنان برجسته جهان، که سی سال تخته نرد بازی کرده است، اذعان می کند که احتمالاً فقط ٩٠ درصد از بازی را می فهمد. همانطور که باید بدانید تاکنون تخته نرد پیچیده تر از آن است که به نظر می رسد.

شانس در تخته نرد

به دلیل مهارت های ظریف موجود (اکثر بازیکنان متوسط معتقدند که کسانی که از خودشان بهتر هستند خوش شانس هستند)، و به دلیل اینکه بیشتر بازیکنان تمایل به منطقی کردن چرخش تاس دارند، و بدشانسی های خود را مقصر “بدشانسی” می دانند، نه تنها شناخت اشتباهات شما را دشوار مى كند، بلكه ارزیابی توانایی های خود نيز همين گونه است.

تخته نرد

این بازی معمولاً برای پول انجام می شود و خودفریبی می تواند گران تمام شود. با توجه به شانس، خودفریبی و اینكه هیچ بازی دیگری وجود ندارد كه در آن یك بازیکن بتواند اغلب اشتباه حركت انجام دهد و در نتیجه مستقیم در آن برنده شود، تخته نرد برای بسیاری از علاقه مندانش به يك آواز نفیس تبدیل شده است، یک سرزمین شيرين امیدوار و عددهاى ٦ ها در تاس. مانند برخی از مكانيزم هاى پنهان، خشونت در بازی وجود دارد و مملو از پارادوکس است. پس از پرتاب تاس، نبرد آغاز می شود و هر رول بعدی، موقعیت، تاکتیک ها و استراتژی ها را تغییر می دهد. برخی از نظریه های اساسی، ممکن است در هر زمان نقض شوند. این اصل دست نیافتنی است که درک آن دشوار است. فرد مبتدی قوانین اساسی را یاد خواهد گرفت؛ و سپس به او گفته می شود که باید با آنها مخالفت کند. اگرچه بسیاری از بازیکنان مهارتهای فنى بیشتری کسب می کنند، اما هرگز این مسئله را درک نمی کنند. اما این استعداد بداهه نوازی است که بازیکن متوسط را از بازيكن حرفه اى جدا می کند. بازیکن خوب کسی است که تاس بد خود را به خوبی بازی کند. یک بازنده مزمن می بازد زیرا قادر به بازی کردن تاس های دشوار خود نیست تا بهترین موقعيت خود را به دست آورد. هر کسی می داند چگونه هنگامى كه عدد هاى تاس ٦ باشد چهار مهره را بيرون ببرد.
اغلب اوقات یک محاسبه اشتباه، یک تصمیم اشتباه و از این رو یک حرکت نادرست پیروز خواهد شد. این اتفاق بدتر از همه چيز است. اما این اتفاق اغلب اوقات به طوری ميفتد كه بازیکنانی که در نتیجه آن برنده شده اند، موفقیت خود را به مهارت نسبت می دهند و معتقدند که این بازی نیاز به مطالعه بیشتری ندارد. تخته نرد با چنین افرادی پرشور مى شود. اگر کسی بخواهد درصدهای مشخصی را برای آنها تعيين كند، فقط به آنها توهین می شود. وقتی آنها در بازیهای پولی یا تورنمنتها شکست بخورند، بعداً به اين موضوع اعتماد خواهند کرد که حریفشان باور نکردنی خوش شانس بوده و تاسهای خودشان هم باورنکردنی بد است.
در این جنبه، هیچ بازی دیگری را نمی توان با تخته نرد مقایسه کرد. به عنوان مثال، اگر بابی فیشر را در شطرنج به چالش بکشید، و به دلایلی او قبول کند، شما حتی یک بازی را برنده نخواهید شد. اما در بازى bridge ، یک بازیکن بدى است و به ندرت در یک تورنمنت پیروز می شود، و در پوکر بهترین بازیکن تقریبا همیشه برنده خواهد شد.


به جز شطرنج، عنصر شانس در بازی های فوق وجود دارد. با این حال، در تخته نرد، عامل شانس غالب است. اگرچه بسیاری از درصدهای تخته نرد قابل محاسبه است، اما نسبت شانس و مهارت همچنان مبهم است و احتمالاً تا زمانی که این بازی وجود داشته است در مورد آن بحث شده است. از آنجا که به اندازه شطرنج منطقی یا از نظر علمی دقیق نیست (یک بازی کاملاً محدودانه رسمی است که اگر دو بازيكن حرفه اى بازی کنند، کسی که اول حرکت می کند همیشه برنده است) ، اغلب توسط ناآگاهان رد می شود زیرا اين فقط یک بازی شانس دیگر توسط قماربازانی که ممکن است به همان اندازه در حال چرخاندن سکه باشند.

اگرچه محاسبه نسبت مهارت و شانس به طور دقیق غیرممکن است، اما به طور کلی توافق شده است که وقتی حريفان به طور یکسان (از نظر فنی و احساسی) با هم مطابقت داشته باشند، همه بازى به تاس بستگى دارد. در کوتاه مدت، یک بازیکن متوسط یا خوب می تواند یک بازیکن برتر را شکست دهد، اما در دراز مدت حتی بازيكن حرفه اى “بدشانس” نیز پیروز خواهد شد، زیرا قانون میانگین ها به اندازه قانون گرانش خطا نیست. ما اعتقاد داریم که نسبت شانس به مهارت در تخته نرد تقریباً ٨٠ به ٢٠ است، اما امتیاز ٢٠ درصدی یک مزیت غیرقابل حل است. لاس وگاس را در نظر بگيريد. اگر شما كرپس بازی کنید و به درستی بازی کنید (یعنی بیشترین فرصت را به خودتان بدهید)، درصد شانس خانه در واقع کمتر از ١ درصد است. اما با توجه به این مزیت کوچک، در دراز مدت خانه برنده خواهد شد. در مقایسه، ضریب مهارت در تخته نرد بسیار زیاد است.
مثال دیگر، چه امکاناتی برای بازیکنان اسب وجود دارد که روى پیست ١٥ تا ١٧ درصد از هر دلار شرط می بندد؟ هیچ یک. فقط در صورتی می توانید برنده مسابقه شوید که به طریقی از برگزار كنندگان مسابقه باشيد یا موفق به کسب اطلاعات داخلی شده باشید. در تخته نرد، درک درست درصد حرکات در شرایط خاص به عنوان “اطلاعات داخلی” واجد شرایط شناخته مى شود و شما را قادر می سازد تا در طولانی مدت برنده شوید. اما نه هر بار، و غالباً حتی در آنچه شما فکر می کنید بازی های حیاتی باشند. البته این شرط باید از نظر فلسفی پذیرفته شود و نباید شما را از ادامه مطالعه دقیق بازی منصرف کند.
تخته نرد بازی ای نیست که در آن شانس را باید جدی گرفت، گرچه بسیاری از بازیکنان همچنان در این بازی قمار می کنند، ظاهراً اين كار را با تکیه بر توصیه های جعلی يك حکیم شرقی که ادعا می کرد اگر یک انسان خوش شانس را به دریا بیندازی، او با ماهی در دهان بيرون مى آيد، انجام مى دهند.
چنین بازیکنانی فراموش می کنند که اگرچه قمار می کنند، اما حرفه اى ها این کار را نمی کنند. بازیگران و نه قماربازان، همیشه خبره هستند زیرا آنها بی نهایت اطلاعات بیشتری در مورد بازی دارند. بازی در برابر بازيكنان حرفه اى برای پول چیزی بیش از نسخه دیگری از رولت روسی نیست. تخته نرد را می توان با آلیس در سرزمین عجایب مقایسه کرد. در یک سطح، می توان از آن کتاب به عنوان یک قصه افسانه ای استفاده کرد، اما در میان بازی های کودکانه، شخصیت های غیرمحتمل و خنده یک تمثیل ظریف وجود دارد که یک داستان کاملاً جداگانه را روایت می کند. تقریباً به همین ترتیب، تخته نرد را می توان به عنوان یک بازی شانس نسبتاً ساده یاد گرفت و برای همیشه بازی کرد: با جدی گرفتن آن، دخمه هاى پر پيچ و خم حیله گرى و معماهای کنجکاوى برانگيز شروع به ظهور می کنند. این کتاب سعی کرده است هم به مبتدی نحوه بازی و لذت بردن از بازی را بیاموزد و هم حداقل چند معمای پیچیده بازی را ارائه دهد. یادداشتی در مورد کیبیتزینگ: اگر مستقیماً درگير بازى نباشید و فقط يك مسابقه را تماشا مى كنيد، مهم نیست که چه اتفاقی روی میز رخ می دهد. هر نظری هم راجع به بازی یا بازیکنان داريد، سکوت مى كنيد. ممكن است برخى از خطاهاى آشکار شما را متحیر کند، می توانید به هر یک از رقیبان نزدیک شوید و سؤالات یا اعتراضات خود را مطرح کنید، اما هرگز اين كار را در طول بازى نمى توانيد انجام دهيد. اگر بین این دو بازیکن مشاجره ای پیش آمد و مطمئن شدید که می دانید حرف چه کسی درست است و می توانيد با ارائه دلیل آن را نشان دهيد، باز هم چیزی نگویید، و این امر حیاتی است.

مهارت در تخته نرد

در طول سال ها، در مسابقات و بازی های پولى، موقعیت های خاصی را به بازيكنان حرفه اى ارائه داده ایم که شایستگی های نسبی حرکت “درست” را بحث می كنند و بندرت با آن شرايط موافقت می کنند. در پایان این بحث ها، هر یک از افراد به راه جداگانه خود ادامه می دهند، هرچند مخفیانه، که حق با او است و بقیه اشتباه می کنند. به نظر می رسد تخته نرد نه تنها باعث جذب افراد مى شود بلكه حتى جنجالی شدن رفتارهای خودخواهانه افراد را بروز مى دهد. به عنوان مثال، اگر یک پرسشنامه محرمانه برای سی کارشناس معتبر ارسال شود و از هرکدام خواسته شود که گزینه خود را برای بهترین بازیکن جهان پر کنند، شما سی نامزد مختلف دریافت خواهید کرد. بیشتر اوقات، اين افراد خبره از اين كه حق با آنها است اطمینان ندارند، اما از آنجا که آنها متخصص و خبره هستند، انتظار می رفت موضعی اتخاذ كنند، که به دلایل غیرمنطقی از آن حمایت خواهند کرد. به عنوان مثال، در پل، با انجام يك تجزیه و تحلیل، درصد صحیح بازی تقریباً همیشه مشخص می شود، اما اگرچه در تخته نرد موقعیت هایی وجود دارد که حرکت مناسب بدیهی است، اما تعداد بیشماری از موارد دیگر وجود دارد که تقریباً گرفتن نظر اکثریت غیرممکن است.

رفتار در بازی

در بازی تخته نرد نیز مقدار مشخصی از مهارت در بازی وجود دارد. مانند سایر مسابقات، هرگز توصیه نمی شود هنگام نشستن برای بازی عصبی یا ناراحت به نظر برسید. این امر به ویژه هنگامی صادق است که با یک بازیکن شناخته شده مواجه شويد. هرگز با اين جمله گفتگوى خود را شروع نكنيد: “تو در مقايسه با من خیلی خوب هستی. من فقط یک مبتدی هستم و در مقابل شخصى مثل شما فرصتی براى برد ندارم. با توجه به عدم پيش بينى بودن يك بازی، شما همیشه یک فرصت دارید و با عزم راسخ و داشتن تاس می توانید خبره ترین بازیکنان را ببريد. اگر تمايل داريد آهسته بازى كنيد، كه در ابتدا احتمالاً همين كار را خواهيد كرد، با رفتار حريف كه حركت هاى خود را با سرعت بالايى انجام مى دهد مرعوب نشويد. وقت خود را با آرامش صرف كنيد، مهم نيست حريف شما چقدر عجله كند. حرکات روتین خود را با یک ریتم ثابت و بدون هیچ گونه تردیدی انجام دهيد، اما فقط زمانی که با انجام این کار احساس ايمن بودن کنید.
با پیشرفت، مسئله ایجاد شده توسط هر حرکت خاص را سریعتر درک خواهید کرد و بازی های خود را با اطمینان انجام خواهيد داد. البته گاهی اوقات، تصمیم دشواری وجود خواهد داشت که باید کمی براى آن وقت بگذارید و این انتظار می رود. به طور کلی، با این حال، سعی کنید این عادت را ایجاد کنید که حركت ذهن خود را سریع بالا ببرید و بر اساس آن عکس العمل نشان دهید. تخته نسبتاً کوچک است و موقعیت شما و طرف مقابلتان همیشه در مقابل شما قرار دارد، بنابراین سعی کنید از “طفره رفتن” جلوگیری کنید. وقتی بخشی از تاس شما خوب نيست، یعنی اگر بايد اعداد ٤-٥ را بازی كنيد و فقط یک ٥ وجود دارد، این ٥ را بلافاصله حرکت دهید و سپس روی بهترین نقطه براى ٤ تمرکز کنید.
بسیاری از بازیکنان تاس را می چرخانند و بلافاصله عدد آمده را بازی می کنند، اما با انجام این کار، حرکت را پس می کشند و بازی دیگری را در جای دیگر انجام می دهند، سپس دوباره بر بازى مسلط می شوند و حرکت دیگری انجام می دهند. گاهی اوقات انتخاب بهترین حرکت دشوار است، اما سعی کنید قبل از لمس کردن مهره هاى خود، با فکر کردن در مورد شرایط، به خود آموزش دهید تا از این نوع بازی ها جلوگیری كنيد. آنچه در آن خلاصه می شود، صرفاً نظم و انضباط ذهنی است که در زندگی به همان اندازه که در یک بازی ارزشمند است. این نوع رفتار هر زمان که برای بازی می نشینید یک دارایی ارزشمند است.

خروج از نسخه موبایل